مسافرسفرمقدس

Pilgrim of sacred journey

مسافرسفرمقدس

Pilgrim of sacred journey

چون ساقی مستی که کمی نیمه خمارست ، خمارم!

سختم بود ، دلم عجیب هوای او را کرده و شده ام چون همان ساقی مستی که میداند !

میداند ؟

میدانی چرا نتوانستم خبری از تو بگیرم ؟  سختم بود .


چون زاهدی عاشق به خم طره نگاری ، اسیر تاب گیسوی تو گشتم 

چون ساقی مستی که کمی نیمه خمار است ، اسیر پیوست ابروی تو گشتم


کاش امروز ، شب بود ! میامدی تا قدم بزنیم ، تمام پارک ملت های عالم را !