مسافرسفرمقدس

Pilgrim of sacred journey

مسافرسفرمقدس

Pilgrim of sacred journey

چون ساقی مستی که کمی نیمه خمارست ، خمارم!

سختم بود ، دلم عجیب هوای او را کرده و شده ام چون همان ساقی مستی که میداند !

میداند ؟

میدانی چرا نتوانستم خبری از تو بگیرم ؟  سختم بود .


چون زاهدی عاشق به خم طره نگاری ، اسیر تاب گیسوی تو گشتم 

چون ساقی مستی که کمی نیمه خمار است ، اسیر پیوست ابروی تو گشتم


کاش امروز ، شب بود ! میامدی تا قدم بزنیم ، تمام پارک ملت های عالم را !





نظرات 3 + ارسال نظر
لیلا پنج‌شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:29 ب.ظ

چه زیبا بود برادر
مخصوصا ان جایی که پیرمرد ها توی پارک فقط به نیمکت فکر کنند شما به قدم زدن
خداروشکر

تینا سه‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:25 ب.ظ

دوست دخترته مگه

کریمی دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 11:51 ق.ظ

ای ناقلا باش رفتی عشق و حال

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد