مسافرسفرمقدس

Pilgrim of sacred journey

مسافرسفرمقدس

Pilgrim of sacred journey

ولایت فقیه یا ولایت فقیر (عارف ) -ولایت فقیه از ضروریات فقه شیعه نیست؟

 فقیه کیست؟ مجتهد کیست ؟ آیا به عالمان علم فقه ، فقیه می گویند ؟ مجتهد به چه کسانی می گویند؟فقیر کیست ؟ درویش یا صوفی یا فقیر یا عارف همه به یک معنایند؟ عارف به چه کسانی می گویند؟ در این نوشتار تلاش بر این است که بحث ولایت را پس از غیبت حضرت مهدی تا ظهور ایشان کمی بررسی کنیم و طبعا نظرات خود را بیان کنیم.
 فقها در تعریف اجتهادفقهی آورده اند: استقراغ الوسع لاستخراج الاحکام الفرعیه من الاصول الاصلیه
و این در حوزه ی شریعت یا فقه اصغر است.
رسیدن به چنین درجه ای در فقه اوسط( اخلاق) و فقه اکبر ( عرفان ) نیز قابل تصوراست.
آیه الله خمینی همانگونه که در فقه مجتهدی مسلم بودند در حکمت متعالی و عرفان ناب مجتهدی توانمند بودند . این باور که نظریه ولایت فقیه ایشان از یک سو از فقاهت و از دیگر سو از دیدگاه حکمی و عرفانی ایشان نشات گرفته شده و به عنوان یک نظریه معرفی شده دارای جنبه های مختلفی است.بطوریکه از نگاه عرفانی ایشان ، اسرار ولایت الهیه و انسان کامل را در ولایت فقیه می دید، از دید اخلاقی ایشان ابعاد ولایت ارشادی یک عالم ربانی را در نظریه ولایت فقیه می دیدند.
نظریه ولایت فقیه دارای ماهیتی فقهی است و با زبان فقه و در متون فقهی بیان شده است حتی اگر زیر ساخت عرفانی داشته باشد که دارد- اما اصل نظریه توسط فقها و در دانش فقه مطرح شده است .مرحوم نراقی در کتاب " قواعد فقهی " و مراقی در " عناوین " وآل بحرالعلوم در " بلغه الفقیه " ولایت شخص فقیه را نسبت به مردم در کنار ولایت بر غیّب وقصّر بیان داشته اندو آیت الله خمینی نیز به صراحت عنوان کرده اند که مساله ولایت مجتهد ( فقیه ) یکی از فروع فقهی است ( کشف الاسرار) و البته می افزایند که این مطلب از ضروریات فقه شیعه نیست .(کشف الاسرار ص 80 ) 
ادامه دارد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد